شست باران همه کوچه و خیابانهارا پس چرا مانده غمت....
ما دومرغ عاشق تاهمیشه در قفس ما جدا از هم غمانگیز با هم بیشتر
آن را که غمی چون غم من نیست چه داند کز شوق توام دیده چه شب میگذراند وقتست اگر از پای درآیم که همه عمر باری نکشیدم که به هجران تو ماند . . .
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 516 صفحه بعد
عضو شوید
عضویت سریع
آمار مطالب
آمار کاربران
کاربران آنلاین
آمار بازدید